نقشه پرستو برای سرقت 3 میلیاردی ازخانه مهندس جوان - وبلاگ اندورید

به گزارش وبلاگ اندورید، راز سرقت 3 میلیاردی از خانه جوان مهندس با دستگیری دختری 28 ساله و اعترافات او فاش شد.

به گزارش وبلاگ اندورید، ششم آبان ماه سال جاری، جوان مهندسی به کلانتری گاندی رفت و گفت: دختری آشنا به خانه اش دستبرد زده است. وی در شرح ماجرا گفت: 3سال قبل در دوران دانشجویی یک گروه تلگرامی با بچه های کلاس داشتیم. آن روزها هر ازگاهی با بچه های گروه قرار می گذاشتیم و به کوه یا رستوران می رفتیم. یکی از دوستانم هم گاهی خواهرش به نام پرستو را با خود می آورد که با بچه ها دوست شده بود. وی ادامه داد: رفت وآمدهای ما بعد از تمام شدن دوران دانشگاه هم به سرانجام رسید و اکثر بچه ها از گروه تلگرامی خارج شدند. بعد از گذشت 3سال پرستو خواهردوستم، شب گذشته به من زنگ زد.

او گفت: پسرمورد علاقه اش ترکش نموده است و چون حوالی خانه ما بوده، یاد من افتاده است. زنگ زده بود برای احوالپرسی و می خواست مرا ببیند. من هم وقتی دیدم حالش خوب نیست او را به خانه ام دعوت کردم. وی گفت: پس از دقایقی پرستو به خانه ام آمد. او درخواست یک لیوان آب کرد اما گفت خودش به آشپزخانه می رود و آب از یخچال برمی دارد. وقتی برگشت یک لیوان آب هم برای من آورد. وقتی آن را نوشیدم دچار سرگیجه شدیدی شدم. خواب به سراغم آمده بود و به سختی به اتاق خوابم رفتم. دیگر نفهمیدم چه شد، انگار بیهوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم حدود 7ساعتی گذشته بود. می خواستم از اتاق خارج شوم و به پرستو زنگ بزنم تا برایش شرح بدهم که حالم ناگهان بد شده است اما در اتاق خوابم قفل بود. آنجا بود که فهمیدم همه این نقشه ها زیر سر پرستو بوده تا بیهوشم کند. قفل را شکستم و وقتی از اتاق خارج شدم پی بردم که پرستو تمام وسایل قیمتی خانه را سرقت نموده است. از دلارهایی که داشتم تا گرین کارت آمریکایی که متعلق به یکی از بستگانم بود تا پی اس 4، دوربین های عکاسی، موبایل، طلا، پول، اتو و... ارزش اموالی که سرقت نموده دستکم 3میلیارد تومان است.

• سرنخ

با این شکایت، پرونده ای در این خصوص تشکیل شد و با دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس دادسرای ویژه سرقت تیمی از مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران مأمور رسیدگی به این پرونده شدند. تیم تحقیق در نخستین گام در محل حادثه حاضر شده و متوجه شد که ساختمانی که سرقت در آن اتفاق افتاده مجهز به دوربین مداربسته است. با آنالیز تصاویر آن تعیین شد که شب حادثه دختر جوان از خودروی تی وولی خارج شده و به خانه شاکی رفته است. این درحالی بود که پسری جوان پشت فرمان ماشین منتظر نشسته و بعد از ساعتی دخترجوان با یک چمدان بزرگ برگشته و سوار ماشین شده بود. مأموران شماره پلاک خودرو را به دست آوردند و تعیینات آن در اختیار همه واحدهای گشتی نهاده شد.

با انجام تحقیقات مأموران کلانتری نبرد، خودرو را که کنار خیابان پارک شده بود شناسایی کردند. وقتی جرثقیل برای بردن ماشین به محل آمد تا آن را توقیف و به پارکینگ ببرد صاحب ماشین که در فضای سبز خوابیده بود فورا خودش را رساند تا دلیل توقیف ماشینش را بپرسد. او توسط پلیس بازداشت شد و به کلانتری انتقال یافت. پسرجوان در تحقیقات منکر سرقت شد و گفت: پرستو دخترجوان را می شناختم و مدتی قبل با او آشنا شدم. قرار بود به خواستگاری اش بروم اما شرایط جور نشد و رابطه ما سرانجام یافت. من هم به خواستگاری دختر دیگری رفتم و نامزد نموده بودم. شب حادثه پرستو به من زنگ زد و گفت به تازگی با پسری دوست شده اما رابطه اش با او هم سرانجام یافته است. از من خواست تا او را به خانه او ببرم تا وسایلش را از آنجا جمع کند. من هم قصد داشتم به او یاری کنم؛ به همین دلیل مقابل خانه ای که گفت توقف کردم. از من خواست تا منتظر بمانم. حدود یک ساعت بعد هم برگشت با یک چمدان بزرگ. می گفت همه این وسایل را خودش برای پسرمورد علاقه اش خریده و حالا همه را پس گرفته است. من اصلا خبر نداشتم که او قصد سرقت داشته است.

• دستگیری

با هدایت این پسرجوان، پرستو در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت شد و چاره ای جز اقرار به سرقت ندید. او انگیزه اش را به دست آوردن پول بیان نمود و گفت: با وجود اینکه لیسانسه هستم اما نتوانستم کارمناسبی پیدا کنم. به شدت مشکل اقتصادی داشتم که چند وقت پیش با دیدن لیست شماره های دوستانم در موبایلم ناگهان چشمم به شماره محسن (شاکی پرونده) افتاد. می دانستم او مهندس است و 3سال قبل که دسته جمعی بیرون می رفتیم متوجه شدم که وضع اقتصادی خیلی خوبی دارد. وسوسه سرقت از او به جانم افتاد و شب حادثه به او زنگ زدم. وقتی شنیدم در خانه تنهاست تصمیم گرفتم نقشه را عملی کنم. وی ادامه داد: آن شب از خواستگارسابقم یاری خواستم.

او نقشی در سرقت ندارد و از نیت من بی خبر بود. فقط شب حادثه مرا مقابل خانه شاکی رساند و منتظرم ماند تا برگردم. فکر می کرد قرار است وسایلم را از خانه خواستگارسابقم بردارم. وی گفت: با برنامه ریزی قبلی قرص خواب آور تهیه نموده بودم و آن شب بدون اینکه شاکی متوجه گردد قرص ها را داخل آب حل کردم. وقتی جوان مهندس بیهوش شد ظرف یک ساعت همه وسایل گران قیمت را جمع نموده وداخل چمدان گذاشتم. تصور می کردم که لو نمی روم اما تصوراتم اشتباه از آب در آمد و حالا حسابی آبرویم رفته است. این دختر 28ساله پس از اقرار به سرقت با قرار قانونی بازداشت شده و برای شناسایی جرائم احتاقتصادی دیگر در اختیار مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران نهاده شده است.