دست بر زانوی خود
به گزارش وبلاگ اندورید، در 27 شماره ای که تا به امروز از صفحه همسایه منتشر شده، به لطف خدا و یاری شما هموطنان و خیرین گرامی و همچنین همکاری دوستان مان در سایت سایه، موارد زیادی از یاری به نیازمندان را شاهد بوده ایم و گره از کار بسیاری از خانواده ها در گوشه گوشه کشور گشوده شده است.
اما در تمام این مدت شیوه این مشکل گشایی ها طوری بوده که صرفا یک مشکل از یک خانواده احتیاجمند را حل می نموده و آنها را با باقی راستا سخت زندگی تنها می گذاشته است.
چراکه اصلا نه تنها یاری مادی مستمر در توان خیرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نیز صحیح نیست که خانواده احتیاجمندی به طور مستمر و برای تک تک مسائل زندگی اش از خیرین یاری مادی دریافت کند.
موسسه ها و گروه هایی که به طور مستمر با امر نیکوکاری و یاری رسانی به احتیاجمندان سر و کار دارند می گویند بهترین روش برای حل دائمی مشکل خانواده های احتیاجمند این است که یاری کنیم خودشان کسب وکار خودشان را راه بیندازند و با درآمد خودشان زندگی شان را نجات بدهند و حتی در آینده دست چند خانواده احتیاجمند دیگر را نیز بگیرند.
در این شماره از صفحه همسایه مسائل سه خانواده احتیاجمند از سه استان مختلف را با شما در میان گذاشته ایم. خانواده هایی که طبق آنالیز های میدانی مددکاران معتبر سایت سایه، اگر به آنان یاری کوچکی شود می توانند کسب وکار خودشان را راه اندازی نموده و پس از این روی پای خودشان بایستند.
همدلی همسایه ها
مددجو خانواده ای هشت نفره، اهل استان سیستان و بلوچستان هستند که به دلیل مسائل اقتصادی در خانه یکی از بستگان زندگی می نمایند.
پدر این خانواده مشکل ریوی و کلیوی دارد و شرایط جسمانی اش طوری نیست که بتواند به طور مستمر و دائم مشغول به کار باشد. وقت هایی که حالش بهتر است با وانت میوه فروشی می نماید اما این کار گهگاهی کفاف خرج زندگی شان را نمی دهد.
برخی از خیرین محل یاری نموده اند و 50مرغ و خروس به این خانواده اهدا نموده اند که با آن یک مرغداری خانگی راه بیندازند اما تجهیز این مرغداری خانگی نیز هزینه بر است. در این شماره قصد داریم به یاری شما همسایه های محترم، یاری هزینه تجهیز یک مرغداری کوچک خانگی را برای این خانواده تهیه کنیم.
راه اندازی یک مرغداری خانگی
یکی دیگر از کسب وکارهای ساده ای که خانواده های روستایی یا خانواده هایی که در حاشیه شهرها زندگی می نمایند، می توانند برای خود دست وپا نمایند، مرغداری خانگی است. کسب وکار مرغداری بر اساس بازار هدف به سه بخش مرغ های گوشتی، جوجه های یکروزه و تخم مرغ تقسیم می شود.
برای راه اندازی یک مرغداری با توان فراوری جوجه های یکروزه احتیاج به دستگاه جوجه کشی است که در ایده مرغداری خانگی نمی گنجد اما خانواده ها می توانند با پرورش مرغ های گوشتی و عرضه به بازار یا پرورش مرغ های مولد و عرضه روزانه تخم مرغ یک درآمد معمولی برای گذران زندگی خانواده خود داشته باشند.
از میوه فروشی تا پرورش مرغ
در خصوص سرپرست خانواده ای که در این بخش از صفحه همسایه به روایت زندگی شان پرداخته ایم باید گفت کار نگهداری از مرغ و خروس و ایجاد مرغداری به مراتب برای ایشان بهتر از میوه فروشی با وانت است؛ چرا که ایشان به دلیل مسائل ریوی و کلیوی توان کار روزمره را ندارند و کار میوه فروشی با وانت نیز احتیاجمند توان جسمانی و ساعات طولانی سر پا ایستادن است.
از طرف دیگر ایجاد یک مرغداری خانگی باعث می شود دیگر اعضای خانواده نیز در این کار مشارکت داشته باشند و بار این زحمت تنها به دوش پدر خانواده نیفتد.
از آنجا که حیاط خانه پدری این خانواده امکان ایجاد یک مرغداری خانگی را دارد، اهالی محل و برخی خیرین پیشنهاد راه اندازی این کسب و کار را به آنها داده اند و خودشان نیز 50مرغ و خروس را در اختیار این خانواده گذاشته اند که کسب و کار خود را آغاز نمایند. اما برای تجهیز این مرغداری خانگی احتیاج به تهیه دان و ایجاد فضای گرم است که طبق تخمین مددکار معتمد سایت سایه حدود دو میلیون تومان هزینه دارد.
نان آور جوان
مددجو پسری است عضو خانواده ای هفت نفره اهل شهرستان آبدانان استان ایلام که میخواهد کسب و کارش را در زمینه مواد خوراکی دام راه اندازی کند.
مادر این خانواده بر اثر سکته مغزی فلج شده و پدرشان نیز به دلیل کهولت سن توان کار کردن ندارد. در این شماره از همسایه قصد داریم به لطف و یاری شما همسایه های محترم به این پسر یاری کنیم که کسب و کار خودش را راه اندازی نموده و معاش خانواده پرجمعیتش را تأمین کند.
یکی از عظیم ترین معضلاتی که جوانان کشور مدت هاست با آن دست و پنجه نرم می نمایند معضل بیکاری است.
معضلی که شاید برای جوانان این مملکت آب نداشته باشد ولی برای کاندیداهایی که با شعار حل مشکل بیکاری رأی می آورند قطعا نان دارد! البته از حق نگذریم تا کنون اقدامات موثری در جهت اشتغال زایی و برطرف معضل بیکاری و همچنین تسهیل راستا خوداشتغالی اجرا شده اما همچنان بسیاری از جوانان روزهای خود را به بیکاری شب و شب ها را به ناامیدی صبح می نمایند.
اما مثل همه مسائلی که شهر به شهر و مردم به مردم متفاوت است، مشکل بیکاری نیز بی ربط به جغرافیا و محل سکونت نیست.
جوانان برخی شهرستان ها بسیار بیشتر از جوانان مرکز استان نشین و کسانی که در شهرهای عظیم زندگی می نمایند طعم بیکاری را چشیده اند.
حرف مشترکی که تمام کسانی که در شهرستان های کوچک درگیر بی کاری اند می زنند این است که جوانان در شهرهای عظیم هر قدر هم که دچار بیکاری باشند بالاخره می توانند خودرویی از کسی قرض یا اجاره نمایند و بیفتند کف خیابان های شهر به مسافرکشی و حداقل درآمدی برای گذران روزگار خانواده شان دست و پا نمایند.
یا برای مثال جوانانی که در شهرهای نزدیک به دریا زندگی می نمایند همواره می گویند وقتی همه راه های کسب درآمد به رویشان بسته می شود به دریا می زنند و همراه صیادان چیزی به تور می زنند و دست کم غذای شب خانواده شان را جور می نمایند اما در بسیاری از شهرستان های کوچک کشور مشکل بیکاری از این حرف ها فراتر است و واقعا کاری برای برخی جوانان پیدا نمی شود.
جوان اهل شهرستان آبدانان که در این شماره به سراغ روایت زندگی اش رفته ایم حالا بار تأمین معاش خانواده پرجمعیتش را بر دوش خودش حس می نماید و در کوشش است راهی پیدا کند که برای خانواده آسایش و برای برادر و خواهرهایش آرزو بسازد.
آرزویی که احتیاج هر نوجوان و جوان برای ادامه حیات است و اگر خانواده از حداقلی از امکانات برخوردار نباشد کم کم این نیرو محرکه رنگ می بازد و نوجوان و جوان انگیزه ادامه زندگی را از دست می دهد.
این جوان به تازگی تصمیم گرفته دست به کاری بزند که در آن مهارت دارد، می خواهد کسب و کار خودش را در زمینه تأمین مواد خوراکی دام آغاز کند اما برای آغاز این کسب و کار احتیاج به سرمایه اولیه ای دارد که باید از طرف خیرین تأمین شود.
تنور سرد
مددجو خانواده ای اهل استان سیستان وبلوچستان است که اعضای آن قصد دارند یک نانوایی سنتی کوچک را راه اندازی نمایند. مادر این خانواده فوت شده و پدر پس از یک سکته مغزی دچار بیماری و به نوعی ازکارافتاده است.
منزلی که در حال حاضر این خانواده در آن زندگی می نمایند استیجاری است چراکه منزل شخصی شان به دلایلی که ادعا دارند اشتباه است، تخریب شده و تا به امروز خسارتی به آنان تعلق نگرفته است. اعضای این خانواده محلی را برای احداث یک نانوایی سنتی جهت پخت نان و کلوچه سنتی در نظر گرفته اند اما توان اقتصادی برای تجهیز آن ندارند.
لازم به ذکر است در صورت راه اندازی این نانوایی سه چهار نفر از زنان سرپرست خانوار نیز به کار گرفته می شوند. در این شماره از صفحه همسایه قصد داریم به یاری شما خیرین محترم یاری هزینه تجهیز این نانوایی را تهیه کنیم.
راه اندازی یک نانوایی کوچک روستایی
یکی از کسب وکارهای ساده ای که حتی زنان سرپرست خانوار به راحتی می توانند از پس آن بربیایند، پخت نان است. راه اندازی یک نانوایی کوچک یا حتی خانگی در روستاها کار ساده تری است از این جهت که در بسیاری از روستاهای کوچکی که اهالی همدیگر را می شناسند احتیاجی به دریافت مجوز نیست و پخت نان می تواند از یک تنور خانگی و فروش نان به همسایه ها آغاز شود.
البته در بسیاری از روستاهای کشور هنوز ردی از تنورهای خانگی به جاست و برخی خانواده های روستایی همچنان نان مورد احتیاج خود را درون خانه تأمین می نمایند. از این امر هم نباید گذشت که با شیوع ویروس کرونا بسیاری از خانواده ها به سمت پخت نان خانگی رفته و احتیاجشان به خرید نان را مرتفع کردند اما روزنه امید همواره رو به کسب وکارهای جدید باز است و با توکل به خدا می توان هر کسب وکاری را در هر نقطه ای از کشور آغاز کرد.
برای تجهیز یک نانوایی کوچک جدا از محلی که برای آن در نظر گرفته می شود به دست کم دو عدد تنور معمولی احتیاج است که ایجاد هرکدام حدود چهارمیلیون تومان هزینه برمی دارد و تهیه دیگر لوازم نانوایی نظیر خمیرگیر نیز در حداقلی ترین حالت دومیلیون تومان هزینه دارد.
تنوری که هنوز خاموش است
خانواده زاهدانی که در این شماره از همسایه سراغ روایت زندگی شان رفته ایم با مسائل زیادی دست وپنجه نرم می نمایند اما همچنان نه امیدشان کور شده و نه توکل شان به خدا را ازدست داده اند.
این خانواده که با فوت مادر به یک خانواده پنج نفره تبدیل شده پیش ازاین در خانه شخصی شان زندگی می کردند تا این که تصمیم دریافتد به دلیل خرابی های زیاد و قدیمی بودن خانه دست به بازسازی و تا حدی بازسازی آن بزنند.
ازآنجاکه پدر خانواده بیمار بود و درآمد خانواده بسیار کم، توانستند با دوندگی های بسیار 30میلیون تومان وام از بانک و 20میلیون تومان وام از کمیته امداد امام خمینی بگیرند و با هزار امید و آرزو به بازسازی و بازسازی خانه مشغول شوند.
در میانه راه به دلیل مشکل پروانه ساخت، خانه شان تخریب شد و آرزوهای شان خاک. این خانواده ماند و وام هایی که از بانک و کمیته امداد امام خمینی گرفته بودند و خانه ای که دیگر انگار هیچ وقت سر پا نمی شد.
ناچار با باقی مانده آن پول یک خانه کوچک اجاره کردند اما ادامه زندگی و بازپرداخت وام ها با درآمدی که نداشتند اصلا جور درنمی آمد. کاری که اعضای این خانواده به خوبی بلدند، پختن نان و درست کردن کلوچه های محلی است.
ازاین رو تصمیم دریافتد با یاری هم یک نانوایی کوچک سنتی راه اندازی نمایند و وقتی تنورش گرم شد از این طریق دست چند زن سرپرست خانوار دیگر را بگیرند و نان چند خانواده را از تنور آن نانوایی دربیاورند.
خاتمه با کوشش های بسیار پیروز شدند محلی را برای احداث نانوایی سنتی شان تهیه نمایند اما تجهیز آن محل و همچنین سرامیک کاری کف آن احتیاج به سرمایه اولیه دارد که از عهده این خانواده خارج است.
اعضای این خانواده چشم امید به لطف خدا و یاری خیرین دوخته اند تا بلکه بتوانند تنور نانوایی کوچک شان را روشن نموده و نان گرم سر سفره خود و چند زن سرپرست خانوار دیگر بیاورند.
علیرضا رافتی - روزنامه نگار - روزنامه وبلاگ اندورید
منبع: جام جم آنلاین