آشنایی با اصطلاحات موسیقی
به گزارش وبلاگ اندورید، اصطلاحات موسیقی بسیار زیادی وجود دارد که هرکدام مربوط به بخشی از موسیقی هستند. موسیقی هم مانند دیگر زبان ها الفبا و اصطلاحات مخصوص به خود را دارد. در این مقاله اصطلاحات رایج و پرکاربرد را توضیح می دهیم.
وبلاگ اندورید | سرویس فرهنگ و هنر - موسیقی هم مانند دیگر زبان ها الفبا و اصطلاحات مخصوص به خود را دارد. آشنایی با اصطلاحات موسیقی برای نوازندگان حرفه ای موسیقی و آهنگسازان غربی الزامی و برای نوازندگان تفننی غیر ضروری است. اصطلاحات موسیقی بسیار زیاد و هرکدام از آن ها مربوط به بخشی از موسیقی هستند. در ادامه با اصطلاحات رایج و پرکاربرد در موسیقی آشنا خواهید شد.
معرفی اصطلاحات موسیقی به ترتیب حروف الفبا
آرپژ (Arpege)
اصطلاحی است به زبان فرانسه. اگر با پیانو یا هر ساز دیگری هنگام اجرا نت ها یکی پس از دیگری نواخته شوند، این حرکت را آرپژ می نامند.
آکورد (Accord)
در فرهنگ موسیقی ایرانی و کتاب های آموزش هارمونی (هماهنگی) و تئوری موسیقی به سازش ترجمه شده است. واژه آکورد (Accord) در انگلیسی به معنی جورآمدن، سازگاری و موافقت است. در موسیقی هم به معنی ترکیبی از چند نت است که به طور همزمان شنیده می شوند. نت های تشکیل دهنده یک آکورد معمولا با فواصل سوم بر روی هم قرار می گیرند و با یکدیگر تشکیل فاصله سوم می دهند. آکورد در واقع شکل عمودی یک قطعه موسیقی است که در خلال یک قطعه موسیقی به ندرت توسط یک ساز و به صورت همزمان اجرا می گردد.
ارکستر (Orchestra)
ارکستر یک از معروف ترین اصطلاحات موسیقی است که به مجموعه ای از نوازندگان و ساز هایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی می پردازند، اطلاق می گردد.
ارکستر مجلسی (Chamber orchestra)
به ارکستری گفته می گردد که در آن از ساز های زهی آرشه ای، ساز های بادی چوبی و ساز های کوبه ای و ساز های شاسی دار یا کلیدی همچون پیانو استفاده گردد. ارکستر مجلسی در حقیقت ارکستری کوچکتر (از نظر تعداد نوازنده و ساز) از ارکستر های سمفونیک است.
آکاپلا (Akapela)
آکاپلا به موسیقی کرال بدون همراهی ساز گفته می گردد. موسیقی کرال ساخته هایی است که توسط آهنگسازان برای آواز گروهی (یا گروه کُر) نوشته می گردد.
آکسان
تاکید بر یک نت به گونه ای که قوی تر از نت های مجاور اجرا گردد.
بمل (Flat)
یکی از علامت های تغییر دهنده است که قبل از نت ها گذاشته می گردد. این علامت صدای نت را نیم پرده پایین می آورد. به عبارت دیگر صدای نت را نیم پرده بم می کند. بمل در تقابل با دیز است.
اکتاو (Octave)
گاه به اختصار به صورت ve 8 و P8 نیز نوشته می گردد. در زبان لاتین یعنی عدد هشت. اکتاو در موسیقی نشان دهنده هفت نُت پایه ای موسیقی Do, Re, Mi, Fa, Sol, La, Si و نت هشتم که تکرار نت Do اول با فاصله هفت نت است می باشد. هر ساز دارای دامنه خاصی از لحاظ تکرار این نت ها است و دامنه ساز ها را اغلب با شمارش مجموع این هشت نت که برابر با یک اکتاو است می سنجند. بدیهی ست که ساز های مختلف دارای تعداد اکتاو های مختلف هستند. در واقع بازه اصوات موسیقی به زیربازه هایی به نام اکتاو تقسیم می گردد. یک اکتاو بازه فرکانسی را شامل می گردد که فرکانس انتهای آن دو برابر فرکانس ابتدای آن است.
اتود (Etude)
درموسیقی به قطعه هایی که گفته می گردد که هدف آن ها ارتقای تکنیک نوازندگی است. هر اتود معمولاً برای یکی از مسائل فن نوازندگی و رفع یکی از ضعف های تکنیکی هنرآموزان توصیه می گردد.
اُورتور
اُورتور قطعه ای سازی است که به عنوان مقدمه برای اپرا، اوراتوریو، باله و سایر آثار دراماتیک یا به عنوان یک قطعه مستقل اجرا می گردد و معمولاً شامل نغمه های اصلی آن اثر است. این قطعه در اجرا های نمایشی زمانی که هنوز پردهٔ نمایش بالا نرفته است، توسط ارکستر اجرا می گردد.
در موسیقی ایرانی، از اواخر دوره قاجاریه (برای اولین بار توسط درویش خان) مقدمه ای بنام پیش درآمد قبل از درآمد اجرا می گردد.
باس
یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی باس است. باس نام بازه ای از صدا در موسیقی و گونه ای که از صدای بسیار بَم انسان در خوانندگی و اپرا است.
بافت موسیقایی (Musical Texture)
بافت در هنر موسیقی احساسی است که به مخاطب دست می دهد. مخاطب یک قطعه موسیقی ممکن است قطعه را با صفاتی مانند نرم، خشن، ظریف یا لطیف، خوش رنگ یا نگران کننده توصیف کند. در موسیقی ارکستر یکی از عوامل مهم متجلی در بافت موسیقی سازبندی آن است.
بافت موسیقی نه تنها در موسیقی چند بخشی بلکه در موسیقی تک بخشی و آواز هم متجلی می گردد. مثلا یک قطعه رزمی و حماسی با یک قطعه عاشقانه دارای بافت های گوناگونی هستند.
پارتیتور (Score)
نت نویسی ای که نت تمام بخش های سازی و آوازی یک ارکستر بزرگ، ارکستر مجلسی یا هم نواز های دیگر بر روی آن ثبت شده باشد. مانند نمونه زیر:
پاساژ (Passaje)
در لغت به معنای گذر یا گذرگاه است. در موسیقی به معنای تکه ای از یک قطعه موسیقی است که نقش آن در فضای یک اثر موسیقی، دو قسمت موسیقی را به هم پیوند می دهد.
این اصطلاح گاه به لحظه هایی از قطعه موسیقی گفته می گردد که ناظر بر مهارت اجرایی نوازنده باشد. در دانش هارمونی نت پاساژ حرکت پرشی را تبدبل به حرکت درجه به درجه (حرکت متصل) می کند.
ترمولو
در موسیقی به اجرای پشت سر هم یک نت، ترمولو می گویند و امروزه در دو گروه از ساز های مضرابی-کوبه ای و زهی از آن دو مفهوم برداشت می گردد. در ساز های مضرابی (مثل تار، سه تار، گیتار) و کوبه ای (مثل تمبک، تیمپانی) به نت های کشیده ای که به صورت نت ریز اجرا می گردد و در ساز های زهی به اجرای یک نت کشیده به صورت نت های چنگ، دولاچنگ و سه لاچنگ ترمولو می گویند.
تریل یا غَلت (Trill)
علامت اختصاری tr نشانه ای است که اگر روی یک نت گذاشته گردد، آن نت و نت بالاترش به صورت پی در پی و نسبتاً تُند به اندازه طول زمانی نت اصلی اجرا می شوند.
تم (Theme) یا سوژه
به موضوع های مورد بحث در یک کار هنری اطلاق می گردد. تم ایده ای است که در یک قطعه موسیقی به ویژه قطعه ای به فرم سونات یا در یک قطعه به فرم فوگ یا در قطعه ای به فرم تم و واریاسیون، نقطه عزیمتی در بیان موسیقایی آن قطعه است.
تمپو (Tempo)
یکی از اصطلاحات موسیقی تمپو است که به سرعت اجرای یک قطعه موسیقی (یا قسمتی از آن) که از بسیار بسیار کند تا بسیار بسیار تند گسترش می یابد، گفته می گردد. هر کدام از تمپو ها نشانه هایی دارند.
تنور (Tenor)
نام بازه ای از صدا در موسیقی و گونه ای از صدای مردانه در خوانندگی و اپرا است.
در مطالعه هارمونی معمولاً چهار قسمت صدایی مورد استفاده قرار می گیرد، به نام های سوپرانو، آلتو، تِنور و باس. تنور به زیرترین نوع صدای مردان گفته می گردد که دامنهٔ آن بر اساس کلید سل، از نُت دو زیرخط اول تا دو بالای خط پنجم است، با این تفاوت که صدا دهندگی آن یک اُکتاو بَم تر (از سوپرانو) می باشد. این نوع صدا در آواز مردان در موسیقی ایرانی اهمیت فوق العاده ای دارد و می توان گفت که بیشتر آوازخوان های مرد ایرانی صدایی از همین نوع را دارند. به عنوان مثال می توان از استادان طاهر زاده، دردشتی، تاج اصفهانی و شجریان نام برد.
اصطلاح موسیقی حامل
حامل عبارت است از تعدادی خطوط افقی و موازی، با فواصل مساوی که نت های موسیقی روی خطوط و بین خطوط و یک نُت بالای حامل و یک نُت پایینِ حامل نوشته می شوند. خطوط حامل از پایین به بالا شمرده می شوند.
خط اتحاد (Tie)
خطی کمانی یا منحنی شکلی است که اگر در بالا یا پایین دو نت همنام و هم صدا قرار گیرد، مقدار کِشِشِ زمانی آن دو نت را به یکدیگر پیوند می دهد و دونت به یک نت تبدیل می شوند. ارزش زمانی آن از ترکیب ارزش زمانی آن دو نت تشکیل شده است، مانند نمونه زیر:
خط اتصال (Slur)
خطی کمانی شکل شبیه به خط اتحاد می باشد که در بالا یا پایین دو یا چند نت غیر هم صدا قرار می گیرد و صدای آن ها را به یکدیگر متصل می کند. در ساز های زهی آرشه ای نت هایی که خط اتصال دارند را با یک آرشه (بدون تغییر جهت آرشه) و در ساز های بادی و آواز با یک نَفَس اجرا می کنند.
دانگ یا تتراکورد (Tetracorde)
یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی دانگ است که به ترکیبی از چهار نت پی در پی که حدود آن یک فاصله چهارم درست را تشکیل بده، گفته می گردد.
دیز (Sharp)
هرگاه بر سر نتی علامت دیز بیاید آن نت صدای زیرتری پیدا می کند یا به اصطلاح آن نیم پرده به بالا می آید. علامت دیز در موسیقی # است. علامت دیز صدای نت را نیم پرده زیرتر می کند.
دیاپازون (Diapason)
در یونان قدیم کلمه دیاپازون به معنی سرتاسرفاصله ها آمده، یعنی فاصله هایی که میان نت های پی در پی در داخل یک اکتاو قرار دارند.
امروزه مفهوم رایج آن برای تثبیت زیر و بمی صدا های موسیقی است. به گفته دیگر مشخص بسامد این صدا ها و ساختن وسیله ای که یک یا همه صدا های داخل یک اکتاو را تولید می کند. این وسیله را نیز دیاپازون می نامند.
رپرتوار (Repertory)
در معنای لغوی یعنی فهرست یا جدول. اما در اصطلاح موسیقی مجموعه قطعه های موسیقی است که تکنواز (یا خواننده) را برای رسیتال، یا ارکستر را برای کنسرت آماده می کند. تعداد قطعه های موسیقی در رپرتوار، معمولاً زیادتر از قطعه هایی است که در برنامه رسیتال یا کنسرت اعلام می گردد، زیرا ممکن است شرکت کنندگان پس از اتمام برنامه در عین تشویق، اجرای قطعه های دیگری را نیز طلب کنند.
رکوئیم یا مس رکوئیم (Mass Requiem)
رکوئیم که به آن موسیقی مردگان هم اطلاق می گردد، یک موسیقی آیینی برای آرامش مردگان در کلیسای کاتولیک است. رکوئیم این کلیسا ها یک قطعه مونوفونیک (تک صدایی) است که به وسیله گروه کر اجرا می گردد، اما توجه آهنگسازان نامداری از جمله موتسارت و وردی به آن، رکوئیم را به فرمی موسیقایی در موسیقی اروپا تبدیل کرد.
رهبر ارکستر
رهبر ارکستر سرپرست گروهی از اجرا کنندگان موسیقی است که اجرای موسیقی، ارکستر و یا گروه نوازندگان و نحوه اجرای موسیقی را هدایت می کند.
ریتم (Rhythm)
ریتم را می توان احساس حرکت در موسیقی دانست که تاکیدی قابل ملاحظه بر نظم، نظمی تکراری و دورانی و اختلاف قوت و ضعف ضرب ها از آن درک می گردد.
سازبندی (Orchestration)
سازبندی برگردان اصطلاح ارکستراسیون و گاه برگردان اصطلاح انگلیسی Instrumentation به معنی هنر ترکیب رنگ های صدایی ساز های ارکستر در نوشتن موسیقی است.
سمفونی (Symphony)
در موسیقی کلاسیک سمفونی به قطعه ایی ارکسترال گفته می گردد که از چند بخش مجزا به نام موومان تشکیل شده باشد. هر سمفونی دارای فرم سونات است. فرم سونات در حقیقت همان فرم چهار بخشی یا چهار موومان است. قدمت آن به قرن هیجدهم میلادی در اروپا باز می گردد. یوهان سباستین باخ، موتزارت، هایدن و بتهوون در شکل گیری آن تأثیر به سزایی داشته اند.
سَنکُپ (فرانسه: Syncope)
اتصال کشش ضرب ضعیف به کشش ضرب قوی باعث جابه جا شدن تاکید ها در ضرب ها شده و قسمت ضعیف با تاکید بیشتری اجرا می گردد. اینگونه موارد حالت خاصی را در موسیقی ایجاد می کند که به آن سنکپ می گویند.
سوپرانو
یکی دیگر از اصطلاحات موسیقی سوپرانو است که به بازه ای از صدا در موسیقی و گونه ای از صدای بسیار زیر (متضاد بَم) زنانه در خوانندگی و اپرا گفته می گردد.
سونات (Sonata)
به قطعه موسیقایی گفته می گردد که برای یک و یا گروه کوچکی از سازها نوشته می گردد و در چند موومان اجرا می گردد.
سوئیت (Suite)
مجموعه ای از قطعه های به هم پیوسته و مرتبط از موسیقی سازی یا ارکسترال است. این فرم موسیقایی در قرن چهاردهم میلادی از آمیختگی نغمه های پایکوبی به جهان آمد و کم کم به مجموعه ای از پنج پایکوبی، گاه به همراه یک پرلود، در اوایل قرن هفده تکامل یافت. موومان های سوئیت معمولاً به صورت موضوعی یا موسیقایی کاملاً همبسته اند.
فرم (Form)
در تئوری موسیقی، فرم به معنی قالب یا شکل و اشاره به ساختار یک قطعه موسیقی دارد. فرم در یک قطعه موسیقی سعی می کند که آن قطعه را با شکستن به اجزایی توصیف کند. به عبارتی دیگر شکل، ساختمان و نظم یک اثر موسیقایی است.
فوگ (Fugue)
ساختار موسیقایی کنترپوانی است که در دو یا چند صدا و بر یک درونمایه یا (سوژه) ساخته می گردد. سوژه در ابتدا معرفی و تعریف شده سپس مجدداً در تمامی قطعه بار ها بازنوازی و تکرار می گردد. این تکرار و توالی هر بار در درجه و گام های متفاوتی بیان می گردد. نمونه زیر نت نوشته قسمتی از هنر فوگ اثر باخ است.
کانُن
در موسیقی به قطعه ای گفته می گردد که برای دو یا چند ساز نوشته می گردد و نوازندگان آن را یکی پس از دیگری با فاصله چند میزان از هم اجرا می کنند. در این حالت، تقلید یا تقلید هایی از ملودی اولیه با مقداری فاصله نواخته می گردد.
کنترپوئن (Counterpoint)
از لحاظ لغوی به معنای نت در مقابل نت است. در این فن تاکید بر فرایند افقی نت ها است تا بر فرایند عمودی. هر یک از نت هایی که با هم نواخته می شوند دارای ریتم و تم مستقل از هم بوده، ولی در کلیت آهنگ، دارای هارمونی هستند.
کسر میزان (Time signature)
در موسیقی میزان ها را با عدد کسری به نام کسر میزان مشخص می کنند.
گام (Gamme)
توالی چند نت است که به ترتیب ارتفاع مرتب شده اند. گام ممکن است بالا فراینده یا پایین فراینده باشد یعنی ارتفاع نت ها در آن به ترتیب صعودی یا نزولی مرتب شده باشند.
محدوده صوتی
محدوده صوتی یا منطقه صوتی، مجموعه اصواتیست که هر ساز موسیقی توانائی تولید آن را دارد. به گفته دیگر مجموعه اصواتی که در محدوده بین زیرترین و بم ترین صدائی که هر ساز می تواند تولید کند.
میزان
در موسیقی نشانه هایی برای مشخص کردن دوره ها و تعداد ضرب در هر دوره، وضع شده است. هر دوره به وسیلهٔ خطی عمودی، که حامل را قطع می کند، از دوره های پس و پیش خود جدا می گردد. محتوای میان هر دو خط عمودی را میزان و خط های عمودی را خط میزان می نامند.
نت
یکی از رایج ترین اصطلاحات موسیقی نت است. در واقع الفبای موسیقی نت نام دارد.
نت شاهد: نتی است که بیشتر از سایر نت ها خود را نشان می دهد.
نت ایست: نتی که پس از جلوه و خودنمایی نت شاهد، می توان روی آن توقف کرد.
نت متغیر: نتی که به صورت موقت در قطعه تغییر می کند.
نوانس (Nuance)
در موسیقی به شدت نواخت یک نت موسیقی نوانس گفته می گردد.
در این نوشتار با بخش زیادی از اصطلاحات موسیقی آشنا شدید. می توانید سوالات خود در این زمینه را در بخش نظرات مطرح کنید.
منبع: setare.com